بیوگرافی و زندگینامه کامل استاد شهریار + اشعار

بیوگرافی و زندگینامه کامل استاد شهریار + اشعار

شهریار شاعر نام آشنای ایرانی اهل تبریز زاده‌ی ۱۱ دی ۱۲۸۵ – درگذشته ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ است. نام اصلی او محمد حسین بهجت تبریزی است. به علت شیوع بیماری در شهر، دوران کودکی خود را در روستای آب و اجدادیش به نام خشگناب واقع در شهرستان بستان آباد سپری کرد. از همان کودکی طبع شعر گویی داشته است و به زبان ترکی و فارسی شعر می‌سروده که اشعار ترکی او زبانزد عام و خاص است. در سال ۱۳۸۴ استاد کمال تبریزی مجموعه تلویزیونی شهریار را کارگردانی کرد.

آثار شهریار

منظومه حیدر بابایه سلام که در توصیف روستا و زیبایی های آن به زبان ترکی سروده شده و به بیش از ۸۰ زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. استاد شهریار این اثر را با صدای خود نیز خوانده است. شهریار دوران کودکی خود را در روستا گذرانده است به همین دلیل می‌تواند آن را به راحتی و با تمام وجود درک کند یکی از دلایلی که حیدر بابا را به اثری فاخر تبدیل کرده است حس درونی استاد شهریار و بیان  خالصانه او نسبت به توصیف محیط روستا و خلق و خوی روستاییان است.

اگرچه منظومه حیدر بابا به زبان‌های زیادب ترجمه شده است اما کسانی که زباپن ترکی را می‌دانند بیش از بقیه می‌توانند عمق این منظومه را درک کنند، مشکلی که همیشه در ترجمه وجو دارد برخی از جملات و و.اژگان ترکی هنگامی که به فارسی ترجمه می‌شوند معنی و مفهوم اصلی خود را از دست می‌دهند.

در اصل منظومه حیدربابایه سلام که به زبان ترکی سروده شده است از ضرب المثل‌ها و اصطلاحات زبان ترکی بسیار استفاده شده که برخی از آن‌ها معادل فارسی ندارند. از دیگر آثار ترکی او که با صدای خودش سروده شده است می‌توان شعر “پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند” را نام برد. از معروف ترین آثار فارسی محمد حسین بهجت تبریزی می‌توان به شعر “علی ای همای رحمت” و “مادر” اشاره کرد.

شعر پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند با صدای استاد شهریار:

شعر معروف علی ای همای رحمت

شهریار به اهل بیت ارادت خاصی داشته اند و کمتر کسی است که شعر علی ای همای رحمت را نشنیده باشد. این شعر از مقام و مرتبه بالایی همن از لحاظ ادبی و هم از نظر عرفانی دارد. قطعا ارادت حضرت بر استاد شهریار بوده که او توانسته چنین شعر با ارزشی را بسراید که نمونه آن کمتر دیده می‌شود.

خواب عجیب آیت الله مرعشی و شعر علی ای هما رحمت

آیت الله مرعشی شبی خواب می‌بیند که حضرت علی (ع) در مسجد کوفه شعرای شیعه را به محضر خود فراخوانده است و استاد شهریار نیز در جمع شعرا حضور داشته است و بعد از مشرف شدن به محضر مولا علی (ع) شعر خود را می‌خواند. این خواب مربوط به زمانی است خبری از شعری که شهریار درباره حضرت امیر (شعر علی ای هما رحمت) بسراید نبوده. بعد از مدت‌ها که شعر شهریار در همه جا می‌پیچد مشخص می‌شود که استاد شهریار این شعر را در همان شب یعنی بیست و یکم ماه رمضان و همزمان با خواب آیت الله مرعشی سروده است.

علی اصغر شعردوست درباره معنویت شهریار و عرهایش این گونه می‌گوید: خود استاد معتقد بودند که عشق نردبان تعالی است و این عشق زمینی بوده که او را به وصال عشق حقیقی رسانده  است.

<< آنچه که شهریار را شهریار کرده، ارتباط و اتصال شعر شهریار با امر قدسی و اعتقادات او است. پیوندی که شهریار با اهل بیت(ع) دارد باعث ماندگاری او شده است.>>

استاد علی حاجی بلند یکی از اساتید دانشگاه و ادیب تبریزی است که درباره استاد شهریار چنین می‌گوید: او یکی از متدین تعرین شعرای ایران است اما برخی به سبب  عدم شناخت کافی نسبت به شهریار دچار قضاوت های اشتباه شده اند. و بسیاری از اشعار او را که برای معشوق حقیقی و اهل بیت سروده است به عشق زمینی نسبت داده اند.

داستان عاشقانه شهریار و ثریا

شهریار دانشجو پزشکی بود که شش ماه مانده به اتمام تحصیلش به علت شکست عشقی که می‌خورد دانشگاه را تر ک می‌کند. شاید اگر ثریا (معشوقه شهریار) نبود ما شاعر بلند آوازه ای هم به نام شهریار نداشتیم چرا که بسیاری از اشعار استاد شهریار مربوط به دوران عاشقی و شکست عشقی که می‌خورد سروده شده است. شهریار از نام پری برای معشوقه خود در اشعارش استفاده می‌کند.

نحوه آشنایی:

شهریار و حیدربابادرباره نحوه آشنایی ثریا با استاد شهریار چندین نقل متفاوت وجود دارد:

نقل اول: زمانی‌که شهریار برای خواندن درس پزشکی به تهران آمد، همراه با مادرش در خیابان ناصرخسرو کوچه مروی یک اتاق اجاره می‌کند. آنجا عاشق دختر صاحب خانه می‌شود. صحبتی بین مادران آن‌ها مطرح می‌شود و یک حالت نامزدی بوجود می‌آید. قرار می‌شود که شهریار بعد از ‌اینکه دوره انترنی را گذراند و دکترای پزشکی را گرفت با دختر عروسی کند.

نقل دوم: شهریار جوان در همان ابتدای تحصیل خود در رشته پزشکی و روزی که همراه استاد صبا و استاد ملک الشعراء در یک مغازه نشسته بودند و آتش بازی را تماشا می کردند، چشمش به دختری بلند قد و بسیار زیبا افتاد که با شور و شوق آتش بازی را تماشا می کرد و او با یک نگاه عاشق و دلبسته دختر جوان می شود.

خانواده ثریا به خصوص پدر او که سرهنگ بوده است با ازدواج آن‌ها به علت نامناسب بودن وضع مالی شهریار مخالفت می‌کند و سر انجام ثریا با چراغ علی سالار حشمت رقیب عشقی شهریار ملقب به امیر اکرم(پسرعموی رضاشاه) که از تمکن مالی بالایی برخوردار بوده است ازدواج می‌کند.

 

 

دیدار اتفاقی شهریار با ثریا در سیزده به در:

بعد از گذشت سه سال از عشق نافرجام شهریار و ثریا در روز سیزده به در شهریار به یاد آن دوران به پارکی در آن ایام با ثریا می‌رفتند می‌رود ثریا نیز با شوهر و بچه خود در آن‌جا است که کودکی هنگام بازی توپی را به سمت شهریار پرت می‌کند، کودک به سمت پدر و مادر خود می‌رود و شهریار که از پی او می‌رود ناگاه با پری وشوهرش روبه رو می‌شود و می‌فهمد که این کودک فرزند معشوقه اش است سپس شعر زیر را می‌سراید:

یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام 
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر 
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم 
گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر 
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم

شهریار و شعر معروف آمدی جانم به قر بانت ولی حالا چرا

شهریار در اواخر عمر خود به هنگامی که در بیمارستان بستری بود و  پزشکان او را جواب کرده بودند دوستان و آشنایان شهریار از معشوقه شهریار که حالا پیرزنی بود می‌خواهند به دیدار او برود. هنگامی که پری شعرهای شهریار به بیمارستان می‌رود شهریار خواب است اما بوی معشوقر خود را می‌شناسد و صدام گام‌های اورا می‌شنود وقتی که ثریا در اتاق را باز می‌کند شهریار این شعر را در آن زمان می‌سراید:

داغ ترین مطالبی که هم اکنون دیگران می خوانند

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی  
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست      
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته و بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود 
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من، نمی پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خاموشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
زین سفر راه قیامت می رود تنها چرا

ازدواج شهریار

شهریار بعد از عشق نافرجامش و قبول کردن سرپرستی ۴ فرزند برادر مرحوم خود مدت‌ها ازدواج نکرد تا بتواند آن‌ها را سر و سامان دهد بعد از این‌که آن‌ها از آب و گل در آمده شهریار در سال ۱۳۳۳ به تبریز بازگشت و بعد از یک سال در سن ۴۸ سالگی با نوه دختر عمه اش  خانوم عزیزه عبدالخلقی که ۲۱ سال سن داشت و معلم بود ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو دختر به نام‌های مریم و شهرزاد و یک پسر به نام هادی است.

مرگ شهریار:

شهریار بعد از تحمل چندین سال مشکلات ریوی در سن ۸۲ سالگی بر اثر ایست قلبی در گذشت. بنا به وصیتی که خود کرده بود پیکر ایشان را به تبریز انتقال داده و در مقبره الشعرابه خاک سپرده شده است.

روز شعر و ادب پارسی

چرا روز درگذشت استاد شهریار( ۲۷ شهریور) را روز شعر و ادب پارسی نام گذاری کرده‌اند؟

شاید برای شما هم جالب باشد که با وجود شاعران بلندآوازه ایرانی چون فردوسی داستان نویس شاهنامه، حافظ و مولانا که جهان به خود همچین شعرایی را ندیده است تاریخ در گذشت استاد شهریار را به روز شعر و ادب پارسی نامر گذاری کرده اند. حال به بررسی این مسئله و علت آن می‌پردازیم.

علی‌اصغر شعردوست سیاستمدار و محقق ایرانی که سوابقی؛ چون سفیر ایران در تاجیکستان، نماینده مردم تبریز اسکو آذرشهر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی و اولین دبیر شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور را در کارنامه خود دارد و نیز پیشنهاددهنده سالروز در گذشت شهریار به نام روز شعر و ادب فارسی است نزدیک به دو دهه است که روزی به نام شعر و ادب پارسی در تقویم ایرانیان نامگذاری شده است به همین دلیل باید به عصر معاصر توجه ویژه ای داشت که این روز مفتخر را در به روز در گذشت استاد شهریار اختصاص دادیم. هر چند این پیشنهاد مخالفان فراوانی داشت اما به هر حال تصویب رسید.

نظر دیگر شعرا درباره شهریار

دکتر غلام حسین یوسفی:
شهریار بی­گمان در شاعری استعدادی درخشان داشت. در سراسر اشعار وی، روحی حسّاس و شاعرانه موج می­زند که بر بال تخیّلی پوینده و آفریننده در پروازست و شعر او در هر زمینه که باشد از این خصیصه بهره­ورست.

نظر شفیعی کدکنی درباره شهریار

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی:
شهریار بی هیچ تردیدی بزرگترین شاعر رمانتیک زبان فارسی است. روی کلمه رمانتیک باید قدری درنگ کنیم. او همه عمر در «خیال» زیست و با « تخیل» شاعرانه خویش ما را به فضاهایی بُرد که دیگر شاعران هم عصرِ او، با آن فضاها بیگانه بودند. درباره شفیعی کدکنی بخوانید.

ملک­الشعرا بهار:
من، شعر شهریار را می‌خوانم و زیاد می‌خوانم، شعر او برای تشحیذ ذهن و برانگیختن طبع و احساس شاعرانه، کمال تأثیر را دارد. شهریار، نه تنها افتخار ایران، بلکه افتخار عالم شرق است. شهریار شاعری است شیوا سخن و حد شاعری او را غزلیاتش گواهی است.

پژمان بختیاری:

شهریار با ذوق لطیف خویش، گلستانی ایجاد نموده است که در هر قدم، منظر بهجت‌زای جدیدی در برابر خواننده نمودار و در هر گوشه گلبنی از شور و شعف پدیدار می‌سازد. عالمی از عواطف و احساسات و دنیایی از مهر و محبت را نشان داده، شما را با شراب گفتار خویش دیوانه و از غم عالم بیگانه می‌سازد.

نظر قدسی درباره شهریار

دکتر منوچهر قدسی:

یکی از دلایل مهم توفیق شهریار، صداقت بی‌چون و چرای او بود… شعر او آیینه تمام نمای دید و دریافت او بود. دیوان شهریار شبیه‌ترین کتاب است به گلستان سعدی. گلستانی که آیینه تمام نمای جامعه ایران در قرن هفتم هجری است.
منظومه جاودانی «حیدر بابا» که شاهکار مخلد او در شعر آذری است، وسعت دنیای تخیل وی را به خوبی نشان می‌دهد. من یک جا در عمر، به خاطر اینکه آذری نمی‌دانم، به آذری‌دانان حسد بردم و آن، هنگامی بود که می‌دیدم آنان در ترنم و خواندن «حیدربابا» چه لذتی می‌برند و من محرومم.

نظر بهرام اسدی درباره شهریار

بهرام اسدی:

 

شهریار به عنوان یکی از ستارگان آسمان شعر و ادب نه تنها در شعر ترکی و فارسی بلکه با ترجمه هایی که از اشعار ایشان شده است به جرأت می توان گفت یکی از بزرگان شعر و ادب معاصر جهان و مخصوصاً ملل مشرق زمین است. جایگاه او در شعر ترکی و فارسی نیز بی بدیل و بدون جایگزین ارزیابی می­شود. شهریار آیینه ی تمام نمای فرهنگ آذربایجان است.

 

۴.۳/۵ - (۱۰ امتیاز)
1 نظر
  1. کال شاپ تی وی می گوید

    یاد و خاطره اش گرامی باد…

ثبت دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.